استانها و مناطق کانادا

کانادا از لحاظ کشوری به سیزده استان و سه ناحیه تقسیم شده است. نواحی سه‌گانۀ کانادا شامل قلمرو شمال غربی، نانوات و یوکان است. این نواحی را دولت فدرال در اتاوا و نیز دولت‌های ناحیه‌ای، که در صورت داشتن اختیارات لازم از سوی دولت فدرال، مجاز به وضع قانون هستند، اداره می‌کنند. در این قسمت، از شرق به غرب به معرفی استان‌ها می‌پردازیم.

استانها و مناطق کانادا:

استان اونتاریو (مرکز: تورنتو)

مساحت کلی منطقه ۱۰۶۸۵۸۷ کیلومتر مربع است که یک ششم آن را رودخانه‌ها و دریاچه‌ها تشکیل می‌دهد. تورنتو مرکز استان انتاریو با بیش از ۸/۲ میلیون نفر جمعیت، بزرگ‌ترین شهر کانادا محسوب می‌شود (این استان با آب شیرین در دریاچه‌های پنج‌گانه در همسایگی آمریکا و آب‌شور در خلیج هادسون و خلیج جیمزدر شمال قرار گرفته‌است).

انتاریو با وجود داشتن جوی متغیر، آب و هوایی معتدل دارد. هیچ‌یک از استان‌های کانادا، آب و هوای مشابه با انتاریو ندارند. زمستان‌های این منطقه سرد است؛ به‌طوری که در زمستان سرما به حدود ۲۰ درجه سانتی‌گراد زیر صفر می‌رسد. اما تابستانهای این استان گرم است و دمای آن در برخی موارد از مرز ۴۰ درجه سانتی‌گراد بالای صفر هم می‌گذرد.

  •  
  • وجود چهار فصل مشخص در این منطقه و بارش یکنواخت باران که تقریباً در همۀ فصل‌ها به چشم می‌خورد، از ویژگی‌های بارز آب و هوای انتاریو است. تابستانهای گرم و مرطوب، پاییز آفتابی با شبهای خنک، زمستانهای ۳ تا ۵ ماهه و بالاخره بهاره کوتاه، چهار فصل این استان را تشکیل می‌دهد. بیشترین تغییرات دمایی، در فصل زمستان مشاهده‌ می‌شود. سرما و یخبندان و بارش برف سنگین از دیگر شاخص‌های فصل زمستان در انتاریو است.
  • استان انتاریو به سبب سیستم جوی فعال همواره در معرض تندباد، طوفان، بارش تگرگ و رعد و برق قرار دارد. اولین ساکنان انتاریو در حدود ده هزار سال قبل در عصریخبندان به این سرزمین وارد شدند. در قرن هفدهم میلادی، کاشفان اروپایی در این سرزمین با قبایل آلگونیوم و ایروگوس روبه رو شدند که قبایل مذکور از بازماندگان اولین ساکنان این منطقه به شمار می‌رفتند.
  • در سال ۱۷۷۴ م. دولت بریتانیا حکومت بخش‌های جنوبی انتاریو را در دست داشت که این ناحیه در آن زمان بخشی از مستعمرۀ کبک محسوب می‌شد. از سال ۱۷۷۹ م. موج گسترده‌ای از مهاجران انگلیسی، اسکاتلندی و ایرلندی وارد سرزمین کانادا شدند که اغلب آن‌ها در این استان ساکن شدند. استان انتاریو با جمعیتی حدود ۱۳ میلیون نفر، پرجمعیت‌ترین استان و یکی از مراکز مهم صنعتی کانادا به شمار می‌آید. زبان رسمی در این استان انگلیسی است، اما زبان فرانسوی نیز در برخی از حوزه‌های فرهنگی نقش مهمی دارد.
  • این استان پس از کبک، دومین تولیدکنندۀ عمده محصولات لبنی و همچنین یکی از تولید کنندگان عمده میوه است. نیمی از کل مواد غذایی کانادا در این استان تأمین می‌شود. تورنتو مرکز سیستم مالی کاناداست و دفاتر اصلی، اکثر بانک‌های بزرگ کانادا و شرکت‌های بیمه در این شهر قرار دارد. صنعت جهانگردی در انتاریو از موقعیت بسیار ممتازی برخوردار است؛ به ‌طوری که بیش از یک سوم مکانهای توریستی کانادا را در خود دارد. واژه انتاریو از زبان بومیان گرفته شده و به معنی «آب زیبا» است.
استان کبک (مرکز: کبک سیتی)

کبک با مساحت ۱۵۴۰۶۸۷ کیلومتر مربع، مساحتی بیش از سه برابر فرانسه و هفت برابر انگلستان دارد و بزرگ‌ترین استان کانادا محسوب می‌شود. انتاریو، نیوبرانزویک، لابرادور و ایالات متحده همسایگان کبک هستند. حدود ۸۰ درصد از ساکنین کبک در مراکز شهری که در حاشیۀ رودخانۀ تاریخی و زیبای سنت لاورنس، زندگی می‌کنند. زمین‌های پست اطراف این رودخانه، بیش از یک میلیون دریاچه و رودخانه دارد.

کبک سیتی مرکز آن و سومین شهر بزرگ استان است. از ۳/۸ میلیون نفر جمعیت ساکن استان کبک، بیش از ۵ میلیون نفر ریشۀ فرانسوی دارد و زبان فرانسوی، زبان مادری ۸۲ درصد از ساکنان آن است. علت عمده این امر تمایلات جدایی‌طلبانه‌ی فرانسویان در کبک بود که مانع جذب مهاجرین بیشتر و باعث عزیمت برخی از غیر ‌فرانسوی‌تبارهای کبک به دیگر استان‌های کانادا گردید.

  • نام کبک از یک واژۀ آلگونکین به معنای گذرگاه باریک گرفته شده‌ و منظور از آن تنگه‌ی باریک رودخانۀ سنت لاورنس است. اولین ساکنین کبک را قبایل آلگونگیوم و ایروگائوس تشکیل می‌دادند. بومیان این سرزمین از دیرباز در قسمت شمالی این استان ساکن بوده و هنوز نیز در همان بخش زندگی می‌کنند. کبک‌سیتی به ‌عنوان پایتخت نیوفرانس و در سال ۱۹۸۵ م. آن را شهر میراث جهانی نامیده است. در سال ۱۷۵۹ م. به دنبال جنگی هفت ساله، شهر مهم فرانسوی کبک، به ‌طور کامل به نیروهای انگلیس واگذار شد. نیوفرانس در سال ۱۷۶۳ م. طی معاهدۀ پاریس، مستعمرۀ بریتانیا شد، اما ۱۵ سال بعد دولت انگلیس با به رسمیت شناختن حقوق فرانسویان این استان، آزادی در مذاهب مختلف و کاربرد زبان فرانسوی را تضمین کرد. (نام اولیۀ استان کبک)، در سال ۱۶۰۸ م. بنا شده است. این شهر در طی حکومت فرانسه، دارای استحکامات و مراکز مهم تجارتی بود. امروزه این شهر مهد تمدن فرانسه در آمریکای شمالی شناخته شده سازمان یونسکوی در سال ۱۷۹۱ م. این استان به دو بخش کانادای علیا، (انتاریوی[امروزی) و کانادای سفلا (کبک امروز) تقسیم شد و سپس در سال ۱۸۴۰ م. به موجب «قانون اتحاد» این دو بخش به استان واحدی تبدیل شد و در نهایت استان کبک، بنیانگذار حکومت جدید کانادا گردید.
  • با ظهور انقلاب صنعتی دوم بین سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰ م.، شهر‌سازی و استانداردهای بالای زندگی، رونق تازه‌ای به استان کبک بخشید. در سال ۱۹۸۰ م. طی یک همه‌پرسی استانی، مقدمات مذاکره برای استقلال این استان در کانادا به وجود آمد. این همه‌پرسی را اکثریت شهروندان کبک رد کردند، به‌طوری که دومین همه‌پرسی در سال ۱۹۹۵ م. برگزار شد. کمتر از یک ماه بعد از همه‌پرسی، مجلس کانادا، قطعنامه‌ای در ۳۰ اکتبر سال ۱۹۹۵ برای به رسمیت شناختن و استقلال کبک به ‌عنوان جامعه‌ای مجزا تصویب کرد.
  • اقتصاد قوی صنعتی این استان، آیندۀ روشنی را برای آن ترسیم می‌کند. این استان منابع طبیعی و انرژی فراوان و صادراتی قوی از جمله تجهیزات کنترل ترافیک هوایی، نرم‌افزار، مترو، هلی‌کوپتر، کامپکت دیسک و اسباب‌بازی دارد. مونترال مرکز تجاری این استان در صنایع هوا و فضا، دارو، ارتباطات و حمل و نقل، بازارهای رقابتی بسیاری را ایجاد کرده است. درصد بالایی از تولیدات این استان که به‌طور کلی شامل صنعت جنگل‌داری، حفاری معدن و تولید وسایل حمل و نقل است، به سایر کشورها صادر می‌شود.
استان آلبرتا (مرکز: ادمونتون)

این استان با وسعتی در حدود ۶۶۱۱۸۸ کیلومتر مربع، تقریبا به اندازه استان تگزاس آمریکاست. زمستانهای طولانی و سرد و تابستان‌های ملایم و گرم با بادهای معتدل از جانب اقیانوس آرام از ویژگی‌های آب و هوای این منطقه به شمار می‌آید.

  • اولین مردمان بومی آلبرتا در مناطق شمالی و مرکزی این استان زندگی می‌کردند. پس از احداث شبکۀ راه‌آهن در سال ۱۸۸۳ م. جمعیت این منطقه به‌طور ناگهانی افزایش یافت. از عوامل دیگری که موجب رشد جمعیت این منطقه شد، کشت گونه‌ای جدید از گندم بود که در زمینهای این استان به خوبی رشد می‌کند. استان آلبرتا به احترام چهارمین دختر ملکه ویکتوریا، پرنس لوییز کارولین آلبرتا، در اول سپتامبر سال ۱۹۰۵ م.، به نام وی نام گذاری شد و مرکز آن ادمونتون نام گرفت.
  • جمعیت ۴۱۶/۴ میلیون نفری این استان از نژادها و تیره‌های گوناگون مردم جهان، تشکیل شده‌است. امروزه حدود ۴۵ درصد مردم این استان، انگلیسی‌الاصل بوده و پس از آن بزرگترین گروه‌های جمعیت را مردم آلمان، اوکراین، فرانسه، اسکاندیناوی و هند تشکیل می‌دهند. زبان انگلیسی، زبان رایج اکثر مردم است. همچنین ادیان گوناگون در این منطقه وجود دارد.
  • آلبرتا در زمینۀ کشاورزی اقتصاد پررونقی دارد و در حدود ۲۰ درصد از درآمد سالانۀ کانادا در این استان تولید می‌شود. در حالی که تولید گندم به‌عنوان محصول اولیۀ این استان مطرح است، گاز طبیعی و نفت از محصولات جدید استان محسوب می‌شوند که باعث رونق بالای اقتصاد شده‌اند.
  • استان بریتیش کلمبیا (مرکز: ویکتوریا) بریتیش کلمبیا غربی‌ترین استان کانادا در منتهی‌الیه سواحل شرقی اقیانوس آرام واقع شده و یکی از مناطق کوهستانی آمریکای شمالی بشمار می‌آید. این استان را استان‌های آلبرتا، ناحیۀ یوکان و سرزمین آلاسکا احاطه کرده اند. مساحت کل این استان ۹۴۸۶۰۱ کیلومتر مربع است. بیشتر مناطق این استان در کرانه‌های اقیانوس آرام به شکل جزایر بزرگ و کوچکی دیده می‌شوند که از شمال تا جنوب کشیده شده اند.
  • تنوع آب و هوایی از ویژگی‌های خاص کشور کاناداست و در هیچ استانی همانند استان بریتیش‌کلمبیا جلب نظر نمی‌کند. این استان آب و هوای نسبتا معتدلی دارد.
  • مردم بومی ساکن در بریتیش کلمبیا، تاریخ و فرهنگی پربار را به نسل‌های بعدی منتقل کرده‌اند. به دلیل تنوع و گوناگونی مناطق ساحلی این استان، قبایلی با فرهنگ‌ها و زبان‌های گوناگون در آن‌ها ساکن بوده‌اند. اولین گروه اروپاییان در سال ۱۷۷۴ م. با پرچم اسپانیا از این سرزمین دیدن کرده‌اند. برخلاف مناطق شرقی کانادا که انگلیس و فرانسه بر سر مالکیت آن‌ها با یکدیگر در جنگ بودند، اسپانیا و فرانسه اولین کشورهایی بودند که در مورد برخی قسمت‌های این استان، ادعای مالکیت داشتند.
  • اسپانیایی‌ها در قرن هجدهم میلادی، سواحل غربی این استان را از مکزیکو تا جزیرۀ ونکوور جزء قلمرو خود اعلام کردند و در همان زمان نیز روسیه در مورد سواحل اقیانوس آرام از آلاسکا تا سانفرانسیسکو، ادعای مالکیت نمود که برخی از مناطق مورد نظر کشور اسپانیا را نیز در بر می‌گرفت. در نهایت دولت بریتانیا برای حفظ نظم و قانون، بریتیش کلمبیا را مستعمرۀ خود کرد. در سال ۱۸۶۶ م. جزیرۀ ونکوور نیز به دنبال فروکش کردن هیجانات ناشی از کشف طلا که در سال ۱۸۵۷ م. در درۀ فاراسر آغاز شده، به مستعمرۀ بریتیش کلمبیا ملحق گردید. این استان در سال ۱۸۷۱ م. به پیمان اتحاد کانادا پیوست. اکثر ساکنان بریتیش کلمبیا انگلیسی‌ها هستند. از جمعیت چهار میلیونی بریتیش کلمبیا، بیش از یک و نیم میلیون نفر آن ها، جزء بازماندگان هزاران مهاجر چینی هستند که در اواخر قرن نوزدهم میلادی برای ساختن راه‌آهن به این منطقه وارد شدند. امروزه ونکوور دومین شهر کاناداست که بیشترین مهاجر چینی را در خود جای داده است. علاوه بر این، حدود ۱۰۰۰۰۰ نفر از ساکنان این استان را مهاجران هندی و ۲۰۰۰۰ نفر را مهاجران ژاپنی تشکیل می‌دهند. فرهنگ و سنن ملل آسیایی به اقتصاد و امور فرهنگی این استان حیات تازه‌ای بخشیده است. جمعیت این استان در حدود ۱۲ درصد کل جمعیت کانادا را تشکیل می‌دهد که ۶۰ درصد آنان در ونکوور و ویکتوریا پایتخت بریتیش کلمبیا زندگی می‌کنند. ونکوور با جمعیت ۶۳۱/۴ نفری خود، سومین شهر بزرگ کانادا محسوب می‌شود. اقتصاد این استان بر منابع خام طبیعی موجود در آن، از جمله جنگل‌های پهناوری که ۵۶ درصد مساحت این سرزمین را در بر می‌گیرد، استوار است. مس، طلا و روی از فلزات مهم و زغال‌سنگ، نفت‌ خام و گاز از معادن ارزشمند این سرزمین محسوب می‌شوند. به‌ علاوه، کشاورزی و صید ماهی نیز از دیگر بخشهای اقتصادی بریتیش کلمبیاست. بازار صادرات بریتیش کلمبیا در مقایسه با کشورهای آمریکا، ژاپن، اتحادیه اروپا و کشورهای حاشیه اقیانوس آرام، نسبت به دیگر استان‌های کانادا رونق بیشتری دارد. جهانگردی نیز یکی از مهم‌ترین منابع اقتصادی این استان را تشکیل می‌دهد. هر ساله، نزدیک به ۱۸ میلیون نفر از کانادا و سایر کشورهای جهان از این استان دیدن می‌کنند.
استان مانیتوبا (مرکز: وینیپگ)

مساحت این استان ۶۵۰۰۹۰ کیلومتر مربع است که یک ششم آن را آب فرا گرفته و از این نظر دارای عظیم‌ترین پتانسیل نیروی آبی در کاناداست. این استان یکی از سه استان مرکزی است که در همسایگی انتاریو از شرق، ساسکاچوان و خلیج هادسون از شمال و استان متحده از جنوب قرار دارد. طی سال‌های متوالی اغلب ساکنان مانیتوبا را افرادی تشکیل می‌دادند که نژاد انگلیسی داشتند. اما با تغییراتی که در الگوهای عزیمتی در سال‌های اخیر ایجاد شده، مانیتوبا به استانی تبدیل شد که در آن از نظر تعداد، هیچ گروه قومی برتری ندارد. در مانیتوبا بیش از ۷۵۰ سازمان حمایت از مهاجران وجود دارد. در حدود ۶۰ درصد از جمعیت کمی بیش از ۲۸/۱ مانیتوبا، در شهر بزرگ وینیپگ – مرکز استان – زندگی می‌کنند. دومین شهر بزرگ این استان، براندن در جنوب غربی مانیتوبا است.

  • این استان در مرکز آمریکای شمالی واقع است و با این که یک ششم مساحت آن را دریاچه‌ها و رودخانه‌ها تشکیل می‌دهند، ولی دسترسی نداشتن به آب و هوای ساحلی موجب شده تا این استان از شرایط آب و هوای مختص به مناطق خشک باشد. زمستان‌های سخت و طولانی و تابستان‌های گرم و کوتاه از ویژگی‌های آب و هوایی این منطقه است. آب و هوای این استان، در شش ماه فصل زمستان تا حد زیادی تحت تأثیر بروز سرمای ناشی از آب و هوای قطبی در آمریکای شمالی است. اما، میزان بارش برف در مقایسه با سایر مناطق، کم‌تر از حد طبیعی است.
  • این استان در سال ۱۶۷۰ م. به کمپانی خلیج هادسون تعلق گرفت و در پی درگیری‌هایی که میان انگلیس و فرانسه رخ داد، به موجب پیمانی تحت حاکمیت انگلیس درآمد. این استان یکی از تولید کنندگان مهم محصولات کشاورزی محسوب می‌شود. گندم و سایر غلات از محصولات عمدۀ این استان به شمار می‌آید.
  • صنایع غذایی، جهانگردی، ماهیگیری، تجهیزات حمل و نقل، تولیدات الکتریکی و حفر معادن از منابع اصلی درآمد مانیتوبا است. شهر تونینسون یکی از مراکز عمدۀ تولید نیکل در جهان، در این استان قرار دارد. این استان در حال حاضر به جذب سرمایه در صنایع مختلف پرداخته و پتانسیل کافی برای رشد در جنبه‌های مختلف صنعتی است. در طی سال‌های اخیر، این استان بر اساس خط‌مشی‌های استانی، به‌طور مستقیم به جذب مهاجرین از سایر کشورها پرداخته است. این حرکت برای رفع نیازهای این استان به نیروی کار و منابع انسانی انجام گرفته است.
استان ساسکاچوان (مرکز: رجینا)

مساحت این استان ۶۵۱۹۰۳ م. کیلومتر مربع است که نیمی از آن پوشیده از جنگل است. آب و هوای ساسکاچوان قاره‌ای با زمستانهای سرد و طولانی و تابستانهای گرم است. طولانی‌ترین روز سال در این سرزمین، از ۱۷ ساعت تابش خورشید بهره می‌گیرد و به ‌علت کاهش میزان بارندگی، از مناطق خشک کانادا محسوب می‌شود.

  • اولین ساکنان ساسکاچوان ،سرخ‌پوستان چیپیوان منطقۀ شمالی، چادرنشینان بلک‌هوت مناطق هموار شرقی و مردمان آسینیبوینه منطقۀ غربی بودند. اولین کاشف اروپایی این استان «هنری کلسی» کارمند شرکت خلیج هادسون بود که در سا ل ۱۶۹۰ م. راه رودخانه ساسکاچوان را به سمت دشت‌های جنوبی این استان در پیش گرفت که به این ترتیب، شرکت خلیج هادسون، که تجارت پوست به اروپا را انجام می‌داد، حدود ۲۰۰ سال مناطق وسیع نورت‌وست را تحت کنترل خود در آورد. در سال ۱۸۷۰ م. دولت کانادا با آگاهی از توان کشاورزی و موقعیت مسکونی مناسب، این مناطق را از شرکت خلیج هادسون خریداری کرد. زمانی که ساسکاچوان و ناحیۀ نورت‌ وست از هم تفکیک شدند، رجینا به ‌عنوان مرکز استان ساسکاچوان انتخاب شد.
  • شغل اصلی اولین ساکنان این استان، تجارت پوست بود. اما از آن جایی که زمینهای کشاورزی با قیمت ناچیز در اختیار همه قرار می‌گرفت، به مرور زمان کشاورزی جانشین تجارت پوست گردید. اولین موج گستردۀ مهاجرین به این استان در سال ۱۸۹۹ م. آغاز و تا سال ۱۹۲۹ م. ادامه یافت. این استان در سال ۱۹۰۵ م. به اتحاد کانادا پیوست.
  • امروز استان ساسکاچوان دارای جمعیت تقریبی ۱۳/۱ نفر است که ساکنان آن را نه تنها انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها، بلکه مهاجرانی از کشورهای آلمان، اوکراین، اسکاندیناوی، هلند، لهستان، روسیه و کشورهای غیر اروپایی تشکیل داده‌اند.
  • در سال ۱۹۸۹ م. ساسکاچوان بزرگ‌ترین تولیدکنندۀ گندم شد. هر ساله حدود ده میلیون هکتار گندم در این استان کشت می‌شود. ساسکاچوان همچنین عمده‌ترین تولیدکنندۀ پتاسیم و اورانیم در جهان است. این استان پس از آلبرتا، بزرگ‌ترین تولیدکنندۀ نفت در کاناداست. گاز طبیعی نیز در این استان تولید می‌شود.
استان نوااسکوشیا (مرکز: هالیفاکس)

نوااسکوشیا شبه جزیره‌ای است به طول ۵۸۰ کیلومتر که خلیج فاندی و تنگه‌ی نورثوم برلند و خلیج سنت‌لاورنس آن را احاطه کرده‌است. 

پس از جنگ های داخلی آمریکا، بسیاری از سیاه‌پوستان به منطقه هالیفاکس مهاجرت کردند و در آن جا ساکن شدند. جمعیت این استان در حال حاضر ۹۴۲۷۰۰ می باشد.

استان نیوبرانزویک (مرکز: فردریکتون)

استان نیوبرانزویک با استان‌های نوااسکوشیا، کبک و ایالت مین در ایالات متحده، مرز مشترک دارد. کل مساحت این استان ۷۳۵۰۰ کیلومتر مربع است که ۸۵ درصد آن پوشیده از جنگل است. قسمت شمالی این استان کوهستانی است و بخش وسیعی از استان پوشیده از جلگه‌های مرتفع با پستی و بلندی‌هایی است که در شرق هموارتر و در جنوب شرقی مرتفع‌تر است.

زمستان این منطقه تحت تاثیر باد سردی است که از جانب شمال می‌وزد، و در تابستان هوای گرم و مرطوب اقیانوس اطلس،سبب اعتدال آب و هوایی در این منطقه می‌شود.

  • با توجه به ساکنان اروپایی نیوبرانزویک می‌توان گفت، تاریخچه‌ی پیدایش این استان به اوایل قرن چهاردهم میلادی باز می‌گردد که سرخ‌پوستان ملکتی و میک‌مک، اولین ساکنان این سرزمین را تشکیل می‌دادند. سپس فرانسوی‌ها در سال ۱۶۰۴ م. در این منطقه سکنا گزیدند.
  • بریتانیا و فرانسه یک قرن بر سر حاکمیت این منطقه با یکدیگر در نزاع بودند؛ تا این که سرانجام در سال ۱۷۱۳ م. بر اساس معاهده بریتانیا کل حاکمیت این منطقه به اوترخت واگذار شد. سرانجام در سال ۱۷۵۵ م. بریتانیا سلطه و نفوذ خود را در قالب قدرتی استعماری توسعه بخشید. در سال ۱۷۸۴ م. نیوبرانزویک به استان تبدیل و سپس مستقل شد. در نهایت، در سال ۱۸۶۷ م. نیوبرانزویک با پیوستن به دیگر استان‌ها، کشور متحد کانادا را تشکیل دادند. جمعیت این استان حدود ۷۵۳۹۰۰ نفر گزارش شده است. مردم بومی این استان بیش از دوازده هزار نفرند که بیشتر آن‌ها را قبایل میک‌مک و ملکتی تشکیل می‌دهند.
  • میراث فرهنگی مردم این استان، آمیزه‌ای از آداب و رسوم مردم فرانسه، ایتالیا، ایرلند و اسکاتلند است که در دهۀ اخیر، آداب و سنن مردم آلمان، اسکاندیناوی و آسیا نیز به آن افزوده شده است.
  • مهم‌ترین صنایع این استان، تولید مواد غذایی، خمیر کاغذ، ساخت مبلمان و صنایع چوبی است. همچنین چوب، فلزات و سنگ‌های معدنی نیز نقش مهمی در اقتصاد این استان دارد. عمده محصول کشاورزی این استان، سیب‌زمینی است که درسال ۱۹۸۶ م. تولید این محصول در کانادا مقام دوم را گرفت. وجود زمین‌های جنگلی فراوان یکی از منابع ثروت نیوبرانزویک است؛ به‌طوری که از هر ۷ شغل، یک شغل به بخش جنگل‌داری اختصاص دارد. از طرف دیگر، بخش استخراج معدن در نیوبرانزویک، سالانه بیش از نیم میلیارد دلار درآمد ایجاد می‌کند.
استان نیوفاندلند (مرکز: سنت جان)

موقعیت جغرافیایی این استان و وجود بندرهایی با آب‌های عمیق و بدون یخ، از عوامل اصلی توسعه اقتصادی این استان به شمار می‌رود. رشد نوااسکوشیا را باید مرهون سازگاری این سرزمین با دریا دانست.

این استان با مساحتی حدود ۵۵۴۹۱ کیلومتر مربع، یک میلیون نفر را در خود جای داده‌است. بیش از ۷۰ درصد جمعیت این منطقه را مهاجران جزایر بریتانیا و ۱۸ درصد را نیز ساکنین فرانسوی تشکیل می‌دهند. تمرکز جمعیت، در منطقه هالیفاکس بیشتر است.

  • قبیله سرخ‌پوستان (میک‌مک) مدت‌ها پیش از جهانگردان اروپایی، در این منطقه سکونت داشتند. بعد از سرخ‌پوستان، اولین کسانی که به این منطقه قدم گذاشتند، نورمن‌ها بودند. سپس در قرن هفدهم میلادی فرانسویان در این منطقه به این سرزمین راه پیدا کردند. در پی اختلافات دولت بریتانیا و فرانسه، و به موجب پیمان اوترخت این منطقه نیز به انگلستان واگذار شد. در سال ۱۸۴۸ م. به اهتمام فرد وطن‌پرستی به‌نام ژوزف هاوه که مدیر مسئول یکی از روزنامه‌های آن زمان نوااسکوشیا بود، اولین مستعمرۀ انگلیس با حکومتی مستقل تشکیل شد و جزء یکی از چهار استانی به شمار رفت که در سال ۱۸۶۷ م. اتحاد جدیدی به نام حکومت کانادا را تنظیم کرد.

 

  • آب و هوای این منطقه تحت تأثیر مجاورت با دریا قرار دارد، و زمستانی سرد، بهاری ملایم، تابستانی خنک و پاییزی دارد. وجود یخ‌های شناور در آب‌های اطراف این استان و بارش فراوان برف و باران از شرایط اقلیمی این منطقه است.یوفاندلند شرقی‌ترین استان کاناداست. این استان در شمال شرقی آمریکای شمالی و نیز در مجاورت اقیانوس اطلس شمالی، قرار دارد. نیوفاندلند دو منطقه جغرافیایی دارد: جزیرۀ نیوفاندلند و منطقه اصلی لابرادور. مساحت کل این سرزمین ۴۰۵۷۲۰ کیلومتر مربع است که جزیرۀ نیوفاندلند ۱۱۲۰۰۰ کیلومتر مربع از آن را در بر گرفته است.

 

  • این جزیرۀ مثلثی شکل که قسمت‌های جنوبی و شرقی استان نیوفاندلند را در بر می‌گیرد، در دهانۀ رودخانه سنت لورنس قرار گرفته تقریبا نیمی از آن بین مرکز آمریکای شمالی و ساحل اروپای غربی واقع شده است. جزیرۀ لابرادور هم مرز با شمال شرق استان کبک است. مساحت لابرادور ۵/۲ برابر جزیرۀ نیوفاندلند است. مناطق جنوبی و مرکز لابرادور و بیش‌تر مناطق جزیرۀ نیوفاندلند پوشیده از جنگل‌های انبوه است و این در حالی است که بخش شمالی لابرادور بدون جنگل است. بیشتر مناطق جزیره و همچنین لابرادور جنوبی و مرکزی، با جنگل‌های انبوه صنوبر و کاج سیاه پوشیده شده است. لابرادور شمالی، بدون جنگل است و با منظره‌های دیدنی کوه‌های تورنات که ۱۶۷۶ متر از بستر دریا ارتفاع دارد، مشخص می‌شود.

 

اولین اروپاییانی که در اواخر قرن دهم میلادی این منطقه را کشف کردند، از اهالی اسکاندیناوی باستانی بودند. پرتغالی‌ها، اسپانیایی‌ها، انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها نیز در قرن شانزدهم میلادی، به قصد ماهیگیری به این جزیره مسافرت کردند.

 

  • در سال ۱۸۳۲ م. پس از مذاکرات بسیار، مردم نیوفاندلند حق‌ رأی یک مجمع منتخب را پذیرفتند. همچنین در سال ۱۸۵۵ م. این استان دارای دولت و حکومت مرکزی شد و سال ۱۸۶۵ م. میلادی در تصمیم خود مبنی بر پیوستن به پیمان اتحاد کانادای متحد، تردید نشان داد. این مسأله طی جنگ دوم جهانی موقعیت بحث بر‌انگیزی برای نیوفاندلند پدید آورد. بالاخره در سال ۱۹۴۸ م. با رفراندوم عمومی که در این استان برگزار شد، ساکنان این استان به پیمان اتحاد کانادا رأی مثبت دادند و در سال ۱۹۴۹ م. با پیوستن نیوفاندلند به کشور متحد کانادا، این استان به‌عنوان جدیدترین استان کانادا معرفی شد.
  • نبوفاندلند در حال حاضر حدود ۵۲۶۹۹۷ نفر جمعیت دارد. ساکنان این استان را عمدتا مردمانی از مناطق جنوب غربی انگلستان و ایرلند جنوبی تشکیل می‌دهند که در اواخر قرن هفدهم میلادی و اوایل قرن هجدهم به این سرزمین مهاجرت کرده‌اند. در همین سال‌ها بیماری، جنگ و درگیری‌های قومی و نژادی، سرخ‌پوستان بووتاک را تا سر حد نابودی و انقراض پیش برد. ناگفته نماند که تعداد زیادی از سرخ‌پوستان قبیلۀ اینویت، از گذشته تاکنون در مناطق ساحلی شمال لابرادور ساکن‌اند.
  • مناطق شمال شرقی نیوفاندلند به‌علت امکان صید ماهی، از پُرجمعیت‌ترین مناطق این استان به شمار می‌آید. سنت‌جان مرکز این استان مرکز تاریخی و تجاری این سرزمین محسوب می‌شود و جمعیتی بالغ بر ۱۲۷۷۶۱ نفر در آن زندگی می‌کنند.
  • اولین مهاجران این سرزمین به قصد رونق بخشیدن به صنعت صید ماهی در سواحل این استان سکنا گزیدند. مردم و دولت استانی و فدرال کانادا همواره به حفاظت از این منبع سرشار دریایی، توجه داشته اند و در سال‌های اخیر نیز بر شدت این مراقبت‌ها افزوده شده است.
  • استخراج معادن و فلزات بخش دوم اقتصاد نیوفاندلند را تشکیل می‌دهد. این معادن شامل طلا، مس، نیکل، کبالت و سنگ آهن است. همچنین سومین بخش اقتصادی این استان تولید کاغذ است که در ۲۵ سال گذشته به شکل گسترده‌ای توسعه یافته و مدرنیزه شده است.
  • اخیرا کشف نفت و ذخایر گاز در این استان به اقتصاد این منطقه رونقی تازه بخشیده است. کشف نفت در منطقه هایبرنیا در سال ۱۹۷۹ م. اولین اکتشاف مهم نفتی محسوب می‌شود. ذخایر نفت این استان ۶۱۵ میلیون بشکه تخمین زده می‌شود که در حال حاضر هایبرنیا، بزرگ‌ترین پروژه سازندگی در آمریکای شمالی است. کارخانجات بسیاری در زمینه‌های تولید و ساخت کشتی، محصولات نفتی، شیمیایی، مواد غذایی و پوشاک به فعالیت مشغول‌اند که نیمی از تولیدات ناخالص این استان را تشکیل می‌دهند. به‌طور کلی، تولیدات این استان حدود ۷/۱ میلیارد دلار در سال تخمین زده می‌شود؛ با این حال صنایع کشاورزی این استان در مقایسه با استان‌های دیگر کانادا محدود است و فقط نیاز داخلی استان را تأمین می‌کند. از طرف دیگر در طی سال‌های اخیر بخش خدمات نیوفاندلند رشد قابل توجهی یافته ‌است؛ به‌طوری که در سال ۲۰۱۲ م. درآمد بخش خدمات، حدود دو سوم تولید ناخالص داخلی این استان، تخمین زده شده است. طی سال‌های اخیر صنعت جهانگردی نیز در این استان توسعه یافته و سود حاصل از آن حدود ۶۲۰ میلیون دلار برآورده شده است.
استان پرنس ادوارد آیلند (مرکز: شارلوت تاون)

جزیرۀ پرنس ‌ادوارد کوچک‌ترین استان کانادا، در خلیج سنت ‌لاورنس در شرق نیوبرانزویک و شمال نوااسکوشیا واقع شده ‌است. این جزیره یکی از چهار استان است که در حاشیه اقیانوس اطلس قرار دارد و از نظر جمعیت نیز، کم جمعیت‌ترین استان کانادا به شمار می‌رود.

جزیرۀ پرنس‌ ادوارد جزیره‌ای هلالی شکل با مساحت ۵۶۶۰ کیلومتر مربع است. آب و هوای این استان کاملا ملایم و تابستان‌های خنک و مطبوع و زمستان ‌های سرد دارد و به‌ علت برخورداری از خاک حاصل‌خیز، برای کشت انواع محصولات کشاورزی بسیار مناسب است.

  • مدارک و شواهد موجود نشان می‌دهد که اجداد سرخ‌پوستان میک‌مک، ده هزار سال پیش در جزیره پرنس ادوارد می‌زیسته‌اند. در سال ۱۷۱۹ م. این جزیره مستعمرۀ فرانسه شده و تا ۳۰ سال پس از استعمار، فرانسه بر این جزیره، تسلط داشت. جمعیت آن فقط ۷۰۰ نفر تخمین زده شده ‌بود. اما در سال ۱۷۵۵ م. با تبعید مردم بومی آکادیان از استاننوااسکوشیا به دست حکومت بریتانیا به این جزیره، جمعیت آن به دو برابر افزایش یافت.
  • در سال ۱۷۶۹ م. این جزیره با نام سنت‌جان به مستعمره‌ای مستقل تبدیل شد و در سال ۱۷۹۹ م. به افتخار پرنس ادوارد- شاهزادۀ انگلستان-‌ نام وی را بر این جزیره نهادند. جزیرۀ پرنس ادوارد در سال ۱۸۷۳ م. به کشور متحد کانادا ملحق شد. جمعیت این جزیره ۱۴۵۲۱۱ نفر است.
  • استان پرنس ادوارد یکی از فقیرترین استان‌های کاناداست؛ دلیل این امر وابستگی جزیره به کشاورزی و نبود منابع معدنی و پرهزینه بودن حمل و نقل است. اما اخیراً با احداث پلی عظیم و الحاق این جزیره به خاک اصلی، به بهبود اقتصادی این ناحیه کمک شایانی شده ‌است.
  • صنایع کشاورزی، صید ماهی و جهانگردی، مهم‌ترین منابع اقتصادی این جزیره است. خاک حاصل خیز این جزیره برای کاشت سیب‌زمینی بسیار مناسب است؛ به‌طوری که مهم‌ترین منبع درآمد کشاورزان محسوب می‌شود. در این استان برای اولین بار سیب‌زمینی توسط بذر به‌عمل آمده، و این امر از شگفتیهای علم کشاورزی است. این استان از نظر تولید سیب‌زمینی در دنیا مقام اول را دارد. این جزیره با داشتن ۸۰۰ کیلومتر کنارۀ ساحلی، سالانه ۶۶۵۰۰۰ جهانگرد را جهت تفریح و انجام ورزش‌های آبی، جذب می‌کند.
ناحیه‌ نورث وست (مرکز: یلونایف)

مساحت این ناحیه ۱۴۷۹۶۹۸ کیلومتر مربع است. که در موازات ۶۰ درجه، روی نقشه آمریکای شمالی به سمت شمال قلمرو شمال غربی کانادا کشیده شده و از غرب با یوکان، از جنوب با استان‌های مرکزی و از شمال و شرق با جدیدترین ناحیه کانادا یعنی نانوات هم‌مرز است. با ایجاد ناحیۀ جدید نانوات در اول آوریل ۱۹۹۹ م.، مساحت قلمرو‌های شمال غربی که نزدیک به ۳/۵ میلیون کیلومتر مربع بود، به چیزی کمتر از یک و نیم میلیون کلیومتر مربع تقلیل پیدا کرد.

  •  
  • به واسطۀ موقعیت جغرافیایی این منطقه که در شمال واقع شده، قلمروهای شمال غربی آن اغلب به سرزمین خورشید نیمه شب معروف است. در ماه‌های تابستان تقریبا همیشه روشنایی وجود دارد و خورشید به ندرت غروب می‌کند. رودخانه مکنزی با طول ۴۲۴۱ کیلومتر که از طولانی‌ترین رودخانه‌های دنیاست در این ناحیه قرار دارد.
  • این منطقه به بیابان یخ زده کانادا معروف است. نکته قابل توجه آن که این منطقه با وسعت زیاد خود تنوع آب و هوایی ندارد. در تمامی مناطق این استان شرایط آب و هوایی سخت و یکسان است: زمستان‌های سرد و طولانی و تاریک با تابستان‌های کوتاه، خنک و ابری. شب‌های زمستان و روزهای تابستان به حدی بلند است که گاهی به بیست و چهار ساعت می‌رسند. این منطقه با میزان بارش اندک، یکی از خشک‌ترین مناطق جهان نیز به شمار می‌آید. بیشترین مقدار بارش در این منطقه در ماه‌های نسبتا گرم به کمتر از ۱۰۰ میلی لیتر می‌رسد. سرزمین‌های شمال غربی همواره یخبندان و پوشیده از برف است.
  • اجداد سرخ‌پوستان قبیلۀ دنه حدود ۱۰۰۰۰ سال پیش در درۀ مکنزی زندگی می‌کردند. عقیدۀ کلی این است که اولین اسکیموها حدود ۵ هزار سال پیش از تنگۀ برینگ گذشته و در قسمت شرقی در امتداد ساحل اقیانوس منجمد شمالی پراکنده شدند. اولین جهانگردان اروپایی وایکینگ‌ها بودند که در قسمت شرقی اقیانوس منجمد شمالی، حدود ۱۰۰۰ سال پس از میلاد در این قسمت زندگی می‌کردند.
  • یلونایف مرکز این منطقه بیش از بیست هزار نفر جمعیت دارد. بزرگ‌ترین گروه سرخ‌پوست این منطقه اینویت‌ها هستند که آمیزه‌ای از فرهنگ‌های مختلف و زبان‌های گوناگون دارند. اهالی قبیلۀ دنه در جنگل‌ها و مناطق ساحل غربی اقیانوس منجمد شمالی مستقر شده‌اند
  • حفاری معدن و تولید مواد معدنی بالغ بر ۸۵۰ میلیون دلار در سال در آمد دارد و عظیم‌ترین بخش صنعتی این ناحیه در اختیار بخش خصوصی است. در سال‌های اخیر، صنعت جهانگردی به این منطقه جلوه و رونق خاصی داده است.
ناحیه‌ یوکان (مرکز: وایت هورس)

یوکان منطقه‌ای هم‌مرز با آلاسکا، دارای وسعت ۴۸۲۵۱۷ کیلومتر مربع، اندکی کمتر از ۵ درصد کل مساحت کاناداست که در منتهی‌الیه شمال غربی کانادا قرار دارد. جمعیت یوکان حدود ۳۴ هزار نفر تخمین زده می‌شود که ۶۰ درصد آن در وایت هورس زندگی می‌کنند. پراکندگی متوسط جمعیت، کمتر از یک نفر در هر کیلومتر مربع می‌باشد. مردمان بومی سال‌ها قبل از ورود کاشفان اولیۀ کانادا که در نیمه ی اول قرن نوزدهم وارد این منطقه شدند، در آن زندگی می‌کردند.

  • نام یوکان را اولین بار جان بل، تاجر کمپانی هادسون در سال ۱۸۴۶ م. به کار برد. او این نام را از واژۀ سرخ‌پوستی یوچو به معنای- بزرگ‌ترین سرزمین کوه‌های بلند، رودخانه‌های بی‌پایان، حیات وحش بیکران و فصولی با آب و هوای کاملا متفاوت گرفت. یوکان همانند همسایۀ شمالی خود- ناحیۀ نورت وست- سرزمین خورشید نیمه شب در تابستان نامیده می‌شود.
  • نام این منطقه یادآور واژۀ طلاست که در سال ۱۸۶۹ م. در این منطقه کشف شد. از آن پس طلا به‌عنوان مهم‌ترین مادۀ معدنی این ناحیه محسوب می‌شود. استخراج معادن به ‌عنوان بزرگ‌ترین صنعت یوکان است؛ به طوری که ۳۰ درصد اقتصاد این منطقه را تشکیل می‌دهد. ماهیگیری و صادرات آن به میزان محدود به اقتصاد این ناحیه کمک می‌کند.
  • نانوات در آوریل ۱۹۹۹ م. از ناحیه شمالی جدا شد و به ‌عنوان جدیدترین ناحیه کانادا که در آمریکای شمالی برای اولین بار به دست بومیان آن سرزمین اداره می‌شد، به ثبت رسید.
  • ناحیه مذکور با مساحت ۷۷۷۰۰۰ مایل و با جمعیت ۳۷ هزار نفر، ۲۰ درصد خاک کانادا را تشکیل می‌دهد. نانوات ۶ ماه در سال پوشیده از یخ و برف است و در بین خلیج بافین، مانیتوبا، ساسکاچوان و ناحیه شمالی قرار دارد. منابع درآمد این ناحیه از صنعت جهانگردی، منابع مس، روی و نقره است.
رزرو وقت مشاوره رایگان فرم ارزیابی رایگان